«محمد الموسوي» روزنامه نگار و مخالف بحريني در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري فارس با اشاره به روابط نظامي و اقتصادي انگليس و آمريکا با بحرين گفت: روابط انگليس و خاندان آل خليفه جداي از مسائل سياسي و نظامي، تاريخي است. از زمان همان ابتداي وقوع انقلاب 14 فوريه در بحرين انگليس بدون آنکه شرمي و خجالتي به خود راه دهد به شکل علني و آشکار از خاندان آل خليفه حمايت کرده است. نه فقط از خاندان حاکم بر بحرين حمايت سياسي کرد بلکه کارشناسان و مربيان آموزشي اش در بحرين براي آموزش نيروهاي امنيتي حضور پيدا کردند و مشاوران انگليسي نيز به حمد بن عيسي آل خليفه پادشاه بحرين  مشاوره مي دادند. همچنين از آل خليفه حمايت اقتصادي زيادي نيز و  حمايت تسليحاتي نيز مي کرد و چندي پيش هم که ديديم توافقنامه دفاعي مشترک با هم به امضا رساندند.

الموسوي افزود: البته نه فقط انگليس چنين موضعي دارد و از رژيم آل خليفه حمايت مي کند بلکه آمريکا و فرانسه نيز موضع مشابهي دارند زيرا از نظر آنها خاندان حاکم بر بحرين يک حکومت دوست به شمار مي رود که نمي توان از اين حکومت در منطقه خاورميانه و منطقه خليج فارس بي نياز شد،به همين دليل آنها تلاش مي کنند با همه ابزارها از اين نظام حمايت کنند.

مقابله آمريکا و انگليس با انقلابيون بحريني

روزنامه نگار بحريني پيرامون رويارويي انگليس و آمريکا با انقلاب بحرين برخلاف حمايت شان از جنبش هاي مردمي در تونس، مصر و يمن گفت: پيامي که آمريکا انگليس مي خواهند به جهان بدهند اين است که بحرين کشوري است که به لحاظ اقتصادي و سياسي و نظامي وابسته به ماست به همين دليل شما نمي توانيد در برابر اين نظام بايستيد و خواستار سرنگوني آن شويد. لندن و واشنگتن پيام هاي زيادي براي نيروهاي مخالف در بحرين و نيز نيروهاي انقلابي در اين کشور فرستادند و اعلام کردند که ما در کنار شما نمي ايستيم و به شما و به جنبش و قيام شما هيچ کمکي نمي کنيم همانطور که از جنبش مردمي در مصر، تونس و ليبي و يمن و مخالفان مسلح در سوريه حمايت کرديم و مي کنيم.

الموسوي تاکيد کرد: هنگامي که آنها به بحرين مي رسند موضعي مغاير با موضعي مي گيرند که در ديگر کشورهاي عربي که جنبش هاي مردمي راه افتاد اتخاذ مي کنند، زيرا خاندان حاکم بر بحرين سرزمين بحرين را به آنها فروخت همانطور که مي دانيم که ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريکا در بحرين حضور دارد همچنين رزمايش هاي مشترکي ميان نيروهاي آمريکايي و بحريني در آب هاي منطقه اي بحرين در خليج فارس برگزاري مي شود. به همين دليل آنها هرگز نمي خواهند که بحرين را از دست بدهند زيرا اگر از دست بدهند به حضورشان در منطقه مهمي نظير خليج فارس از دست مي دهد.

مساله دو مليتي مخالفان

الموسوي در ادامه به مساله دو مليتي بودن مخالفان و استفاده ابزاري دولت از اين مساله اشاره و خاطرنشان کرد: آنها مي گويند که بسياري از رهبران مخالفان، فعالان سياسي و بازداشت شدگان داراي مليت هاي ديگري نظير انگليس و کانادا و ديگر کشورها هستند.واقعيت اين است که اين مساله خود يک نقطه ضعف براي نظام است نه براي مخالفان. اگر اين مخالفان و اين فعالان از ده ها سال پيش تا کنون به بيرون از کشور فراري داده نشدند،اين مليت ها را به دست نمي آوردند مخالفان به اين مليت ها پس از آن دست پيدا کردند که از کشور بيرون رانده شده و در داخل کشور نيز دارايي و منافع و خانواده هايشان مورد هدف قرار گرفتند و مجبور شدند به کشورهاي ديگر پناه ببرند.

اين مخالف بحريني با اشاره به دو مليتي بودن نيروهاي ارتش و نيروهاي امنيتي بحرين گفت: اين نظام که اکنون از دومليتي بودن مخالفان سخن مي گويد هزاران نفر از کشورهاي ديگر از جمله پاکستان و ديگر کشورهاي آسيايي و از کشورهاي عربي از جمله يمن به کشور مي آورد و به آنها مليت بحريني مي دهد و آنها را وارد ارتش مي کند.امروز به جرات مي توانيم بگوييم که 90 درصد نيروهاي امنيتي و ارتش غيربحريني هستند. از کساني هستند که از خارج از کشور آورده شدند و به آنها مليت بحريني داده شد و 10 درصد باقي مانده نيز از سني ها هستند.اين نظام که ملت بحرين را بيکار و بي پناه گذاشته و از ديگر کشورها هزاران نفر را آورده و آنها را وارد نيروهاي امنيتي و ارتش و دستگاه هاي دولتي کرده  نمي تواند از دومليتي بودن مخالفان سخني بر زبان جاري کند.

الموسوي در ادامه تصريح کرد: مطرح شدن دو مليتي بودن مخالفان نيز توسط وزير کشور بحرين پيام تهديدآميزي به مخالفان است،برخي از نمايندگان وابسته به رژيم آل خليفه نيز خواستار لغو مليت هر کسي شدند که خواستار تغيير در اين کشور بشود يا سخن از سرنگوني نظام بزند.اين خود شنيع ترين نوع ديکتاتوري است که مليت کسي که حقوق خود را بخواهد لغو شود،حقوقي که در شرع اسلام و قانون اساسي بر آن تاکيد شده است.

تغيير ترکيب جمعيت بحرين

روزنامه نگار بحريني پيرامون تلاش نظام حاکم بر بحرين براي تغيير ترکيب جمعيتي اين کشور گفت: مساله دو مليتي ها در بحرين چيز جديدي نيست و مساله تغيير ترکيب جمعيتي توسط آل خليفه آوردن هزاران نفر از کشورهاي مختلف به اين کشور کوچک و دادن مليت به آنها را همه مي دانند و خود اين رژيم نيز به آن معترف است.ارتش بحرين و نيروهاي پليس ملي نيستند بحرين ارتش ملي ندارد بلکه ارتشي از مزدوران خارجي و شبه نظاميان وابسته به آل خليفه دارد. آل خليفه مجرمان و تحت پيگردها و فقيراني را از سراسر جهان آورد و در مقابل پناه دادن به آنها و خانواد هايشان از آنها مي خواهد که از او در برابر ملت دفاع کنند. از اين مزدوران مي‌خواهد که با ملت بحرين مقابله کنند آن هم با استفاده از تفنگ هاي شکاري و گلوله هاي واقعي و بمب هاي اشک آور و منهدم کردن مساجد و ... .

دور کردن شيعيان از ارتش و نيروهاي امنيتي

الموسوي به دور کردن شيعيان از ارتش و نيروهاي امنيتي نيز اشاره کرد و خاطرنشان کرد: شايد بتوان گفت که فقط يک درصد از شيعيان در ارتش و نيروهاي امنيتي هستند. من هيچ شيعه اي را نمي شناسم که در ارتش يا نيروهاي امنيتي باشد. نبود شيعيان در ارتش و نيروهاي امنيتي يک طرح غربي است اگر شيعيان وارد نيروهاي امنيتي و ارتش شوند قطعا براي استفاده از اسلحه آموزش مي بينند و بخشي از نيروهاي نظامي مي شوند و در نهايت اگر انقلابي به وقوع بپيوندد به انقلابيون ملحق مي شوند و بدين ترتيب انقلابيون به سلاح و ذهنيت نظامي دست پيدا مي کنند به همين دليل آل خليفه خود را از خيلي پيش براي وقوع انقلاب آماده کرده بود و مانع ورود شيعيان به ارتش شد و کاري کرد که طايفه شيعي به طور کامل از اسلحه  ذهنيت نظامي و نظامي گري  و رويارويي به دور باشد.

وي در پايان گفت: اين رويکرد آل خليفه موفقيت آميز بود زيرا در زمان وقوع انقلاب هيچ گاه جدايي نيروهاي ارتش و نيروهاي امنيتي را شاهد نبوديم مگر کساني که در عرصه هايي به دور از اسلحه نظير راهنمايي و رانندگي و ... به همين دليل نظام آل خليفه در اين زمينه هيچ ضربه اي نخورد و دو مليتي هايي که از خارج از کشور آورده بود به فعاليت خود عليه ملت ادامه دادند. نظام آل خليفه نيز به سرکوب انقلابيون ادامه داد و انقلابيون نيز از زمان وقوع انقلاب تا کنون هيچ گونه سلاحي در اختيار نداشته اند.